پيام دوستان
+
باز اين چه شورست
که در خلق عالم است
باز اين چه نوحه و
چه عزا و چه ماتم است
*ترخون بانو*
04/4/10
* راوندي *
حسين نوري که خاموشي ندارد ، رهش ره به فراموشي ندارد ، به راه عاشقان او قدم نه ، که خون غير از رهش جوشي ندارد ... اين شعر را حدود سال 95 ، 96 بود که سرودم يادم هست که هشت يا ده بيت بود :'(
خانه ي خانواده
خب معلومه ديگه ! شور حسيني
*ترخون بانو*
{a h=ravandi} راوندي {/a} ممنون ازحضورتون و شعرزيباتون استاد @};-
*ترخون بانو*
{a h=andishe}خانه ي خانواده{/a} بله
+
سلام به دوستان عزيز
اميدوارم که حالتون خوب باشه بيايبد در اين روزهابراي هم دعاکنيم
و دعاکنيم همه ي مسافران بسلامتي به منزلشون بازگردند خصوصا همابانوي گرامي سفرشون بي خطر باشه ان شالله
*ترخون بانو*
04/4/7
+
* ندادي مهلتم حتي بگويم من خداحافظ
که حافظ در گلو ماند و چه گريه با خدا کردم...*
انديشه نگار
04/3/31
+
*دارد خبر"غديرخم"مي آيد…
تا باشد از اين خوش خبري ها باشد*
||عليرضا خان||
04/3/30
+
هرگز دل من ز علم محروم نشد
کم ماند ز اسرار که معلوم نشد
هفتاد و دو سال فکر کردم شب و روز
معلومم شد که هيچ معلوم نشد خيام
شاخه ي عشق
04/3/16
+
* که ام ؟ معلمِ دلتنگ و سادهاي که تو را
هميشه وقتِ حضور و غياب کم دارم *
انديشه نگار
04/3/5
+
چه بيتابانه ميخواهمت اي دوريات آزمونِ تلخِ زندهبهگوري!
چه بيتابانه تو را طلب ميکنم!
بر پُشتِ سمندي
گويي
نوزين
که قرارش نيست.
و فاصله
تجربهيي بيهوده است.
بوي پيرهنت،
اينجا
و اکنون. ــ
کوهها در فاصله
سردند.
دست
در کوچه و بستر
حضورِ مأنوسِ دستِ تو را ميجويد،
و به راه انديشيدن
يأس را
رَج ميزند.
بينجواي انگشتانت
فقط. ــ
و جهان از هر سلامي خاليست.
#احمد_شاملو
.: ام فاطمه :.
04/2/21
اي دوست که بامن دل تو يکدله نيست.. برخيز و بيا بي تو مرا حوصله نيست.. بيهوده بهانه مي کني فاصله را.. بين من و تو يک سر مو فاصله نيست .
مي خواهمت چنانکه شب خسته خواب را
مي جويمت چنانکه لب تشنه آب را
محو توام چنانکه ستاره به چشم صبح
يا شبنم سپيده دمان آفتاب را
بي تابم آنچنانکه درختان براي باد
يا کودکان خفته به گهواره تاب را.درودبربانوي خوش سخن پارسي.@};-
+
«گويي غم، در اين وطن صاحبخانه است…»
بندر_عباس
.: ام فاطمه :.
04/2/21
+
* از کتابِ گيسوانت صفحهاي را باز کن
تا برايت مو به مو تفسير زيبايي کنم...
آبرويي را که کم کم جمع کردم ، حاضرم
روز ديدار تو يکجا خرج رسوايي کنم...!!* #فاضل_نظري
انديشه نگار
04/2/21
+
کاش کسي گره زند دل من و تو را به هم؛
که سيزده بدون تو، مرا بدر نمي شود!
سيزدهبدرتونبخير
2-اشراق
04/2/14
هرکس به تماشايي رفتند سوي صحرايي
مارا که تو منظوري خاطر نرود جايي.بانوي خوش سخن پارسي تمام لحظه هاتون خيروپربرکت@};-
سيزده را همه عالم به در امروز از شهر..من خود آن سيزدهم کز همه عالم بدرم..تا به ديوار و درش تازه کنم عهد قديم..گاهي از کوچه معشوقه خود مي گذرم
+
چقدر قشنگ فاضل نظري توي اين شعر نرسيدن به وصال رو توصيف ميکنه :
*هرچند که هرگز نرسيدم به وصالت ؛
عمري که حرامِ تو شد اي عشق، حلالت
يکبار به اصرارِ تو عاشق شدم اي دل،
اينبار اگر اصرار کني، وايبحالت*...
2-اشراق
04/2/14
+
شنيدهام زِ پنجره
سراغ من گرفتهاي ...؟!
هنوز مثل قاصدک ميانِ کوچه پرپرم ...!
حسين منزوي
2-اشراق
04/2/14
+
همه عمر تلخي کشيدهست سعدي
که نامش برآمد به شيرينزباني 1 ارديبهشت، بزرگداشت
#سعدي
2-اشراق
04/2/14
به نامِ خداوندِ اُرديبهشت.که سعدي به نامش گلستان نوشت. يادروز گرانيداشتِ جناب سعدي رحمه الله گرامي باد.@};-
زيبا وقشنگ،بانوي بزرگوارپارسي.گر به همه عمر خويش با تو برآرم دمي
حاصل عمر آن دمست باقي ايام رفت
هر که هوايي نپخت يا به فراقي نسوخت
آخر عمر از جهان چون برود خام رفت
{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} مقدار يار همنفس
چون من نداند هيچکس
ماهي که بر خشک اوفتد،
قيمت بداند آب را…